حرف های خورشیدِ گرفته

روزی از روزها، من چند دقیقه از شما مردم دور شدم. در واقع در گوشه ای دیگر از آسمان جای گرفتم،به گونه ای که تابش نور من به شما نمی رسید.

دیدم که از ماه ها قبل از پنهانیِ چند دقیقه ای من ، مجامع علمی برپا کردید که : آثارخورشید گرفتگی چیست؟ و چگونه با نتایج منفی آن مقابله کنیم؟

دانشمندان نجوم با سخنرانی های و پیامها توجه مردم را به من جلب کردند. اهل عبادت ، به فرمان الهی ، نماز آیات گزاردند.

خورشید گرفته

این همه جنب و جوش ، فقط به خاطر چند دقیقه غیبت من از صحنه ی زندگی شما بود.

من که خود را در پیشگاه خورشید آسمان دین و دنیای شما – یعنی حضرت مهدی علیه السلام – کمترین ستاره هم نمی بینم ، اکنون از شما می پرسم: برای ناپیداییِ آن خورشید واقعی – که تاکنون بیش از هزار و صد سال به درازا کشیده – چه کردید؟

من کجا و آن خورشید کائنات کجا؟

آیا این حقّ مطلب بود؟

کمتر از یک ساعت کجا؟ قرن ها کجا؟

خورشید آسمان دنیایی کجا،خورشید آسمان امامت کجا؟  چه را با چه قیاس می کنیم؟

اما ای کاش ... ای کاش برای لحظاتی هر چند کوتاه، یادی از آن عزیز زهرا می کردید. ای کاش دلهایتان برای چند لحظه ی کوتاه هم که شده در فراق آن مولای سفر کرده می طپید. ای کاش عاقل بودید،نه غافل.

من از خدا می خواهم که خورشید آسمان امامت را هرچه زودتر، در حال تابش مستقیم – نه بدین گونه پشت ابر- ببینیم.

شما هم دست به دعا بردارید و از ته دل به پیشگاه خدایتان بگویید:

اللهم عجل لولیک الفرج

مهربان ترین پدر

رهام نکن ...

دیشب هوا سرد بود

به پتو گفتم : نمی خوامت!

سرما خوردم (سردمه)

امروز

کفشامو پرت کردم و گفتم : نمی خوامت!

زمین خوردم( آخ پام )

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

یا صاحب الزمان

تو نه پتویی نه کفش!

اگه به تو بگم :

نمی خوامت

چی میشه؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

خودت کمکم کن یا اباصالح المهدی

 

 

نمیدونم چرا بعضی ها به جای صحبت با امام زنده و مهربونشون ،با افراد دیگه ای درد و دل میکنن وتنهاییشون رو با اونها پر میکنن و...

یا صاحب الزمان میدونم که جز درد سر واست هیچی ندارم ولی ازت میخوام که رهام نکنی.

من میخوام فقط با خودت درد و دل کنم.

صدقه دادن برای سلامتی امام زمان عليه السلام

اگر بین دو شخص محبت واقعی وجود داشته باشد،در صورت بروز مشکل برای یکی از آنها، دیگری نمی تواند بی تفاوت از این مشکل بگذرد.

این شخص برای حل مشکل دوست خود تلاش می کند.

اگر این محبت بیشتر شود برای دوستش اشک ریخته ورنج می برد.

ناخدا گاه طبق سنت الهی محبت فرد اول به شخص دعا کننده بیشتر می شود.

در پله ی بالاتر اگرآن شخص برای حل مشکل دوستش پول خرج کند و بدون این که به دوستش بگوید. حل مشکل وی را بر مشکلات خود مقدم بدارد در این صورت محبت این دو به یکدیگر خیلی زیاد می شود.

اگر آن شخص روزی متوجه شود که دوستش در غیاب وی برای حل مشکل او صدقه داده ، محبتش چندین برابر می شود.

امام زمان علیه السلام در زندگی عادی روزمره خودشان همانند ائمه معصومین گذشته           می باشند. یعنی ممکن است مانند امام حسن وامام حسین (علیهماالسلام) مریض شود. و یا این که تب کند. و یا این که سرما بخورد و بالاتر از آن ممکن است دچار بیماری های روحی شود.

آری بدون شک آن حضرت در برابر گناهان ومشکلات شیعیانشان بی تفاوت نیستند وهمچنین ظلم وستم های وارده بر انبیاء و اولیای گذشته ،مخصوصا بر خاندان پاکش فراموش شدنی نیست.

حال اگر ما برای سلامتی امام زمان علیه السلام صدقه بدهیم ،چه اتفاقی می افتد؟

مگر نه این است که آن حضرت از تمامی اعمال ما آگاه است ؟

مگر نه این است که آن حضرت کریمی از خاندان کریمان است ؟

قطعا با انجام این کار توجه ومحبت امام زمان(علیه السلام) نسبت به ما بیشتر می شود.زیرا خداوند در قرآن فرموده است:

«هل جزاء الاحسان الا الاحسان»

بنابراین آن حضرت درمقابل این کار ما،احسان خواهندکرد.ازطرفی انجام هرعملی زمانی ارزشمندتر خواهد بود که ما آن کار را با توجه انجام دهیم.

هر توجه ویژه توجه خاص حضرت را جلب می کند.پس تعداد آن را اضافه کنیم. تا بتوانیم لحظات بیشتری را هم ما با یاد امام زمان باشیم  و نیز آن حضرت به ما توجه نماید .

چنین توجهی دو طرفه می تواند به راحتی ما را از خطر گمراهی شیطان نجات دهد . زیرا همانطور که خداوند مهربان وحکیم از ما خواسته است در پنج نوبت (صبح ،ظهر، عصر، مغرب وعشاء) به ایشان توجه کرده وبا خالقمان نجوا کنیم. برای اینکه اگر بعد از نماز صبح از یاد خالقمان غافل شدیم ،ظهر دوباره به معبودمان توجه کنیم. اگر ظهر فراموش شد در نوبتهای بعدی یاد آوری شود تا اینکه مبادا خدای خود را فراموش کنیم .

پس در صدقه دادن نیز سعی کنیم دفعات آن را در طول روز بیشتر کنیم. البته مقدار صدقه مهم نیست بلکه تعداد توجهات ما مهم می باشد.

بطور حتم امام عصر علیه السلام در بالاترین حد کار ما را پاسخ می گوید.

 

صدقه

 

خدایا امام زمانم را از خطر و بلائی محفوظ بدار.

 

هر روز بی تو روز مباداست...

وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند نه بایدها ...

مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خورم


چندیست لبخند ها ی لاغر خود را در دل ذخیره می کنم باشد برای روز مبادا


اما

در صفحه های تقویم روزی بنام روز مبادا نیست

آنروز هر چه باشد روزی شبیه دیروز، روزی شبیه فردا،


روزی درست مثل همین روزهای ماست


اما کسی چه میداند شاید امروز نیز روز مبادا باشد


وقتی تو نیستی نه هستهای ما چونان که بایدند نه بایدها ...


هر روز بی تو روز مباداست

مرحوم قیصر امین پور *

 بيا مهدی

هم چاه سر راه تو باید بکنیم
هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم

این نامه ی چندم است که می خوانی
داریم رکورد کوفه را می شکنیم

دعای خورشید

آفتاب گرم و درخشان،تمام هستیش را سخاوتمندانه به زمین هدیه می کرد؛ و زمین ، بزرگوارانه این تحفه ی آسمانی را می پذیرفت.

گرمای هوا و داغی ریگ های کف بازار، کار را صدها بار سخت تر کرده بود.

مردانی که سایه ای به غنیمت می یافتند، دمی در آن می گذراندند و باز، کار بود و کار.

اما کمی آن طرف تر خورشید،شرمنده از درخشش بی مانند رخ رسول الله ، ساکت و آرام، به نظاره ی بهانه ی خلقت نشسته بود و از او نور می جست.

آسمان سقفی برسر برگزیده ی خدا شده بود و زمین، افتخار در بر گرفتن فرستاده ی پروردگار را داشت.

گروهی از اصحاب ، دور پیامبر حلقه زده بودند؛که امین وحی از سوی خداوند نازل شد و برای او پیغامی آورد.

«خدایم فرموده است هر کدام از این جمع، یک دعای مستجاب دارند.»

هیجان زده بودن حاضران از این پیغام ، از چشم هایشان که برق می زد و گونه هایشان که سرخ شده بود پیدا بود.

حالا آنها می توانستند غم ها و مشکلاتی را که سالها روح و جانشان را می آزرد از خود دور کنند.

-          من سرمایه می خواهم،تامین زندگی خودم و فرزندانم...

-          همسرم سالهاست مریض است ، شفایش ...

-          دشمنی دارم که گه گاه سراغم می آید...

-          خانه ای بزرگ ...

-          فراوانی آب

اصحاب می گفتند و می گفتند و آرام آرام،ابرهای افسوس و اندوه بر آفتاب رخ رسول خدا سایه می افکندند.

« اگر اویس بود دعای دیگری می کرد.»

پیامبر در فکر دیگری بود.او به سعادت آدم ها می اندیشید و نمی خواست این فرصت از دست برود.اما هیچ کس در آن همهمه و هیجان نپرسید که اگر اویس بود چه می خواست.

همه در نم لطفی که به ایشان شده بود، غرق غرق،مست مست.

روزگار به رسم دیرینه اش گذشت و پیامبر با باری از اندوه و نگرانی ، چشم از دنیا فرو بست.

روز ها از آن ماجرا گذشته بود که اویس قرنی – که پیامبر بوی الهیش را از یمن شنیده بود – بار دیگر به مدینه آمد.

چند نفری از جمع آن روز ، به سراغ اویس رفتند و ماجرا را برایش گفتند.

اویس پرسید : شما چه دعایی کردید؟ هرچه اصحاب خواسته های آن روزشان را می گفتند، اویس بیشتر به خود می پیچید  و بیشتر می شکست.

«ما هر چه داریم از پیامبر داریم.اصلا همه ی ندگی ما پیامبر بود. بی او هر دو جهان، نخواستنی است.شما یک دعای مستجاب داشتید و آن را هم برای خودتان خواستید؟اگر من بودم از خدامی خواستم که محبوبم تا قیامت زنده باشد و هیچکس لحظه ای از نور هدایتش بی نصیب نماند.»

سکوتی سرد و سنگین جمع را فرا گرفته بود. حالا نگاه طلایی خورشید بود و آدم هایی که به آرزوهایشان رسیده بودند، اما انگار هیچ نداشتند.

نگاه طلایی خورشید بود وآرزوی روشن کردن روزی که مردمانش بهترین دعا را برای حجت خدا بدانند، آن را فراموش نکنند و با دل و جان از خدا بخواهند.

امام مهدی

ای کاش ...

ای کاش در این شب ها مثل کودکانی که پدرشان را در شلوغی گم می کنند و با بغض به دنبال پدرشان می گردند ما هم در این وقت ها ، پدر خود را با بغض و چشم گریان صدا زده و به دنبالش باشیم و دوری راتمام کنیم...

امام همچو پدر

غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد

دل او ز غصه خون شد دل ما خبر ندارد

شهادت پدر عالم

شهادت امیرالمومنین امام علی علیه السلام رو به خدمت امام عصر (عج الله تعالی فرجه ) و همه ی شما دوستان عزیز تسلیت عرض می کنم.


شایسته است بدانیم در مورد اعمال شب قدر  روایت شده که فرمودند:

که تکرار کن این دعا را در شب بیست و سوم در حال سجود و قیام و در هر حالی که هستی و در تمام ماه وهر زمانی که این دعا یادت می آید، ابتدا ستایش خدا کن(به مانند گفتن الحمد الله رب العالمین) و صلوات بفرست وبخوان؛

اللهم کن لوليک الحجه بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعه و في کل ساعه وليا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و عينا حتي تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فيها طويلا.

بارالها! در اين هنگام و براي هميشه ولي امرت، امام زمان حجه بن الحسن را - که درودهايت بر او و بر پدرانش باد – سرپرستی کن و نگهدار و رهبر و ياور و رهنما و نگهبان باش تا گيتي را به فرمان او در آوري و تا دير زمان بهرمندش گرداني

اللهم عجل لولیک الفرج 

تقدیری سراسر خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.