خداوند به همه ي ما انسانها نعمتي عطا كرده به نام قلب ، قلبي كه با آن احساس انسانيت  مي كنيم .

اگر حادثه اي تلخ برايمان پيش آيد ، آن را احساس مي كنيم . اگردست روزگار عزيزي را از ما بگيرد ،دلتنگ او مي شويم و چند صباحي در عزايش به سوگ مي نشينيم ، اما چند صباحي پس از مرگ آن عزيز کمي صبور مي شويم و به وضعيت موجود عادت  مي کنيم؛

اما مصيبت امام حسين و محبت ما نسبت به او تا چه اندازه بايد بالا باشد که بعد از 1369 سال از واقعه کربلا این طور برای حسين عزاداری می کنيم، سال به سال بر عطش ما افزوده مي شود.

اين نوع محبت را فقط خداوند مي تواند در وجود انسان قرار دهد چرا که مي فرمايد :« بر هر که بخواهيم رحمت خود را جاري سازيم، محبت حسين را در در دل او قرار مي دهيم.»

محبتي كه دشمن كينه اي(خليعي) ثانيه اي در مقابلش تاب نياورد و ذوب در حقانيت شد، آن هم به خاطر خاك زير پاي زائرين محبوب (امام حسين عليه السلام)

پس گواراي وجودت اي دوستدار محبوب ، اين نعمت و لطف بزرگ يعني ((حب الحسين عليه السلام ))

اما وقتي كه نام امام حسين را مي شنويم(صدا مي زنيم)، گويا مظلوميت و غريبي و بي كسي فرزند رسول خدا پايه هاي عرش را مي لرزاند ، و نيز عالمي را به ماتم مي نشاند .

امّا ، چه بگويم از مظلوميت !

اينكه ، حسين (عليه السلام ) پسر رسول خدا و سفارش شده ي علي مرتضي و فاطمه (سلام الله علیها) است ، هيچ . بگذريم از اينكه پيامبر بارها فرموده بودند: حسين مني و انا من الحسين .

آيا امام حسين شهروند مدينه بودند يا نه ؟........ مگر يكي از آموزه هاي حضرت رسول اين نبود كه مسلمين حق تعرض به ديگران حتّي مسيحيان و يهوديان را ندارند ؟

چه شد كه حسين (علیه السلام) نتوانست در مكه هم بماند ، چرا كه ممكن بود در آنجا خونش را بريزند. به سمت كوفه ، به عنوان مهمان مي رفت اما با نيزه و شمشير به استقبالش رفتند ، در آخر هم منزل او  و خانواده اش سرزمين بلا و رنج ، كربلا شد.

آري ، كودكان در كربلا مي گفتند: مگر ما به ميهماني نيامنده ايم . كودكان وقتي سپاه و سپاهيان يزيد را مي ديدند وحشت زده مي پرسيدند : پدر پس لشكر تو كجاست ؟

لذاست كه حضرت مهدي(عج الله تعالی فرجه) در زيارت ناحيه مقدسه به آن لحظه جدش سلام مي دهد كه:

السلام علي المظلوم بلا ناصر

امّا واقعا ... شما بگوئيد ... به كدامين گناه ...

به چه جرمي بايد اين مصيبتها بر سر خاندان وحي بيايد كه امام زمان نسبت به جد غريبش بگويد :                              السلام علي المغسل بدم الجراح

يعني : سلام بر كسي كه با خون زخمهايش غسل داده شد . يعني اينكه نقطه ای از بدن نماند كه به خون مباركش آغشته نشده باشد .

السلام علي المهتوك الخباء

وقتي بخواهيم سراغ همسايه اي برويم ادب حكم مي كند كه بدون اجازه وارد نشويم . اما در كربلا در حالي كه حضرت حسين عليه السلام در حال جنگيدن بود . لشكر يزيد ميان وي و خيمه گاهش فاصله انداخت و شمر به همراه عده اي به سوي خيمه گاه حمله ور شد و گفت : آتش مهيا كنيد تا خيمه ها و  كساني كه در آن هستند را بسوزانم اما كدام حرم ؟ حرمي كه امام سجاد (علیه السلام) ، حضرت زينب (سلام الله علیها) و ديگر اهل بيت حسين (علیه السلام) در آن بودند .

سلام بر آن جسدهاي عريان

                           سلام بر آن اعضاي قطعه قطعه شده

                                                               سلام بر آن سرهاي بالا رفته بر نيزه ها

سلام بر علي اكبر و سلام بر آن شيرخواركوچك

به راستي مگر يك شيرخوار و يك نوزاد شش ماهه چقدر آب نياز دارد . علي اصغر (علیه السلام) در آن لحظات حالتي داشت كه چه آب مي خورد و چه نمي خورد جان مي داد ، و امام فقط براي دل خوشي مادر علي اصغر از دشمن طلب آب كرد .

 

جملات امام زمان خطاب به امام حسين :

سلام بر آن دفن شدگان بدون كفن

                                       سلام بر آن صورت خاك آلود

                                                                          سلام برآن دندان چوب خورده

سلام كسي كه قلبش از مصيبت تو جريحه دارد اشكش به هنگام ياد تو جاريست ، اگرچه زمانه  فرج  مرا به تاخير انداخت و نبودم تا با آنانكه جنگيدند بجنگم ، در عوض هر صبح و شام بر تو گريه مي كنم و اگر اشك چشمم بخشكد بر تو خون گريه مي كنم .

دشمنان تو را از اسب سواري ات سرنگون كردند و اسبها تو را با سم هاي خويش كوبيدند . دشمن، سر از بدنت جدا كرد و اهل و عيالت چون بردگان به اسيري رفتند . واي بر اين سركشان گناهكار !

اي دوستان و سروران ، چند روز ديگر اين سفره ي بهشتي كه همه ميهمان آن هستيم ، جمع خواهد شد ، اما بعد از اين ايام چه خواهيم كرد ؟ نتيجه كاربردي و عيني اين مطالب چيست ؟

اگر كمي درنگ كنيم ، مي بينيم كه ما در زندگي روزمره ي خود دست به انتخاب هاي فراواني مي زنيم كه بعضي از آنها مهمتر و حساس ترند .

انتخاب يك وسيله براي منزل نوعي انتخاب است در عين حال كه انتخاب همسر هم نوعي انتخاب است . حتما انتخاب دوم حساس تر و مهمتر خواهد بود ، اما يك نوع انتخاب هست كه اگر ما درست و سنجيده آن را انتخاب كنيم ، نه تنها گذشته را جبران كرده ايم بلكه طعم زندگي و خوشبختي را به خود چشانده ايم  .

مثلا حُرّ يكي از شهداي كربلا ، فكر مي كنيد علت تفاوت حرّ ِ قبل از عاشورا و حرّ ِ صبح عاشورا در چه بود . علّت اين تفاوت كه به مانند تفاوت جهنم و بهشت بود . انتخاب سنجيده و از روي ادب حرّ  بود . انتخابي كه او را آزاد مرد كربلا كرد .

بياييم ما هم در زندگي هايمان  حرّ ِ امام زمانمان باشيم و ملاك همه انتخاب هايمان را خشنودي ايشان  قرار دهيم و اين يگانه انتخاب درست را به گم كردگان راه نيز رهنمون شويم و برترين خواسته هايمان را از خدا ، زودتر فرا رسيدن وقت ظهور قرار دهيم . كه ظهورش پايان همه ي درد هاست .